یک دهه پس از نابودی نیمی از جمعیت سیاره زمین براثر ابتلا به یک بیماری همهگیر، مردی میانسال تلاش میکند که از فرزند نوجوان خود در برابر خطرات پیش رو محافظت کند و...
فیلم داستان نوجوانی با نام کیسی نیوتون را روایت می کند که آرزو های بزرگی در ذهن دارد و می خواهد به هر قیمتی که شده به آنها دست یابد که این باعث ایجاد دردسر و رفتن به اداره ی پلیس برای او می شود. اما همه چیز تغییر می کند وقتی دروازه ای باستانی به سوی یک دنیای بسیار پیشرفته با نام (Tomorrowland) پیدا می کند و در این راه با مردی با نام فرنک واکر آشنا می شود و با همدیگر تصمیم می گیرند چیز های جدیدی از این سرزمین را کشف کنند...
داستان فیلم درباره شکارچی پوستی به نام "هیو گلس" (لئوناردو دیکاپریو) است که در حین شکار مورد حمله ی یک خرس قهوه ای قرار گرفته و دو مرد که در این شکار همراه او بودند، وسایلش را دزدیده و او را نیمه جان رها می کنند؛ او جان سالم به در میبرد و 350 مایل را در طبیعت وحشی می پیماید تا از کسانی که به او خیانت کرده اند، انتقام بگیرد.
در دنیایی ویرانشده از یک بیماری مرموز، جوئل و الی سفری پرخطر را در دل آمریکا آغاز میکنند. آنها باید از میان ویرانهها، قاتلان بیرحم و موجودات ترسناک عبور کنند — سفری که نهتنها برای بقا، بلکه برای پیدا کردن امید در تاریکترین لحظات زندگی است.
ونسا هلسینگ، از اقوام دور شکارچی خون آشام معروف، آبراهام ون هلسینگ است، تنها بازمانده برای پیدا کردن مابقی خون آشام ها در سراسر حهان. او آخرین امید بشریت است تا یک حمله را رهبری کند تا آن چیزی که گمشده است را برگرداند...
ریپ هانتر فردی است که آینده را مشاهده کرده و میداند اتفاقی خواهد افتاد که نه تنها زمین بلکه کل دنیا را از در بر میگیرد. حال اون وظیفه دارد تیمی از شروران و قهرمانان را باهم متحد کند تا در مقابل این تهدید بزرگ مقاومت کنند...